حضرت هود - علیه السلام - در میان قوم، دعوت خود را چنین آغاز کرد:
«اى قوم من! خدا را پرستش کنید، چرا که هیچ معبودى براى شما جز خداى یکتا نیست، شما در اعتقادى که به بتها دارید در اشتباهید، و نسبت دروغ به خدا مىدهید.
اى قوم من! من از شما پاداشى نمىخواهم، پاداش من فقط بر کسى است که مرا آفریده است. آیا نمىفهمید؟
اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوى او بازگردید، تا باران رحمتش را پى در پى بر شما بفرستد، و نیرویى بر نیروى شما بیفزاید، روى از حق نتابید و گناه نکنید.»
قوم هود گفتند: اى هود! تو دلیلى براى ما نیاوردهاى و ما خدایان خود را به خاطر حرف تو رها نخواهیم کرد، و ما اصلاً به تو ایمان نمىآوریم، ما فقط درباره تو مىگوییم؛ بعضى از خدایان ما به تو زیان رسانده و عقلت را ربودهاند.
هود گفت: من خدا را به گواهى مىطلبم، شما نیز گواه باشید که من از آن چه شریک خدا قرار دهید بیزارم.
من در برابر شما هستم، هر چه مىخواهید در مورد من نقشه بکشید و مرا تهدید کنید، ولى از دست شما کارى ساخته نیست، من بر «الله» که پروردگار من و شما است توکل کردهام، هیچ جنبندهاى نیست، مگر این که او بر آن تسلط داشته باشد، اما سلطهاى براساس عدالت چرا که پروردگار من بر راه راست است. من رسالتى را که مأمور بودم به شما رساندم، پس اگر روى بگردانید، پروردگارم گروه دیگرى را جانشین شما مىکند، و شما کمترین ضررى به او نمىرسانید، پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است.[7]
____________________________
[7] سوره هود، آیات 50 تا 56.