4 - آیاتى که با صراحت تشویق به تهذیب اخلاق مىکند و از رذایل اخلاقى بر حذر مىدارد نیز دلیل محکمى است بر امکان تغییر صفات اخلاقى، مانند «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَکَّیهاوَقَدْ خابَ مَنْ دَسَّیها؛ هر کس نفس خود را تزکیه کند رستگار شده، و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده سازد نومید و محروم گشته است.» (سوره شمس - آیه 9 و 10). تعبیر به «دسّیها» از ماده «دسّ» و «دسیسه» در اصل به معنى آمیختن شىء ناپسندى با چیز دیگر است؛ مثل این که گفته مىشود: «دسّ الحنطة بالتراب؛ گندم را با خاک مخلوط کرده»، این تعبیر نشان مىدهد که طبیعت انسان بر پاکى و تقوا است و آلودگیها و رذائل اخلاقى از خارج بر انسان نفوذ مىکند و هر دو قابل تغییر و تبدیل است. در آیه 34 سوره فصّلت مىخوانیم: «اِدْفَعْ بِالَّتى هِىَ اَحْسَنُ فَاِذاَ الَّذى بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَداوَةٌ کَاَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِیْمٌ؛ بدى را با نیکى دفع کن ناگهان (خواهى دید) همان کسى که میان تو و او دشمن است گویى دوست گرم و صمیمى (و قدیمى تو) است!» این آیه بخوبى نشان مىدهد که عداوت و دشمنیهاى عمیق که در خلق و خوى انسان ریشه دوانده باشد، با محبّت و رفتار شایسته ممکن است تبدیل به دوستیهاى داغ و ریشهدار شود؛ اگر اخلاق، قابل تغییر نبود، این امر امکان نداشت. و از آنجا که «علم» و «جهل» قابل تغییر است، اخلاق هم به تبع آن قابل تغییر مىباشد. 5 - در حدیث دیگرى از پیامبراکرم صلى الله علیه و آله آمده است: «اِنَّ الْعَبْدَ لَیَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ عَظیمَ دَرَجاتِ الْاخِرَةِ وَشَرَفَ الْمَنازِلِ وَاِنَّهُ لَضَعیفُ الْعِبادَةِ؛ عبادت ضعیف باشد!»(2) در این حدیث اوّلاً مقایسه حسن اخلاق به عبادت، و ثانیاً ذکر درجات بالاى اخروى که حتماً مربوط به اعمال اختیارى است، و ثالثاً تشویق به تحصیل حسن خلق، همگى نشان مىدهد که اخلاق یک امر اکتسابى است، نه اجبارى و الزامى و خارج از اختیار! (دقّت کنید) این گونه روایات و تعبیرات گویا و پرمعنى در کلمات معصومین علیهم السلام زیاد دیده مىشود(3) و همه آنها نشان مىدهد که صفات اخلاقى قابل تغییر است، و گرنه این تعبیرات و تشویقها لغو و بیهوده بود. 6 - در حدیث دیگرى از رسول خدا صلى الله علیه و آله مىخوانیم که به یکى از یارانش به نام «جریر بن عبداللَّه» فرمود: «اِنَّکَ امْرُءٌ قَدْ اَحْسَنَ اللَّهُ خَلْقَکَ فَاَحْسِنْ خُلْقَکَ؛ خداوند به تو چهره زیبا داده، اخلاق خود را نیز زیبا کن!»(4) کوتاه سخن این که: کتب روایى ما پُر از روایاتى است که همگى دلالت بر امکان تغییر اخلاق آدمى دارد.(5) این بحث را با حدیثى از امیر مؤمنان على علیه السلام که تشویق به فضائل اخلاقى مىکندپایان مىدهیم، فرمود: «اَلْکَرَمُ حُسْنُ السَّجِیَّةِ وَ اجْتِنابُ الدَّنِیَّةِ؛ __________________________________ (1). غررالحکم، 1280 - 1281. (2). محجّة البیضاء، ج 5، ص 93. (3) مرحوم کلینى در جلد دوم اصول کافى، در باب حسن الخلق(ص 99) هیجده روایت در این زمینهنقلکرده است. (4). سفینة البحار، مادّه خلق. (5). به جلد دوم اصول کافى و روضه کافى، و جلد سوم میزان الحکمة و جلد اوّل سفینة البحار، در ابواب مناسب مراجعه فرمایید. * * *