معرفی وبلاگ
به نام خدا سلام به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ قصد دارد بامدد گرفتن از کلام قرآن وعترت راه رستگاری را بیابد اگر طالب رستگاری هستید پس به این دو گوهر گرانبها که پیامبر ص برای تمامی مسلمین جهان به ارث گذاشته جنگ بزنید، در قرآن کریم رستگاران را کسانی معرفی میکند که به قران پناه میبرند وبه غیب ایمان دارند ونماز بپا میدارند وزکات میدهند وانفاق میکنند وبه آنچه نازل شده بر پیامبر رحمت محمد مصطفی ص وپیامبران پیشین ایمان دارند .امیدوارم از بازدید این وبلاگ استفاده لازم را برده باشید التماس دعا. بسم الله الرحمن الرحيم 1. الم 2. تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ 3. هُدًي وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ 4. الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ 5. أُوْلَئِكَ عَلَي هُدًي مِنْ رَبهمْ وَأُوْلَئِكَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ سوره لقمان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 218074
تعداد نوشته ها : 105
تعداد نظرات : 39
Rss
طراح قالب
محمدرضا عابدي

 

طرفداران «قابلیّت تغییر» در امور اخلاقى، از دو دلیل فوق چنین پاسخ مىگویند:

 

1 - ارتباط اخلاق با ساختمان روح و جسم انسان قابل انکار نیست، ولى این ارتباط به

اصطلاح در حدّ «مقتضى» است نه «علّت تامّه»، یعنى مىتواند زمینهساز باشد نه این که

الزاماً و اجباراً تأثیر قطعى بگذارد، همان گونه که بسیارى از افرادى که از پدران و مادران

مبتلا به پارهاى از بیماریها متولّد مىشوند زمینه آلودگى به آن بیماریها را دارند، ولى با

این حال مىتوان با پیشگیریهاى مخصوص جلو تأثیر عامل وراثت را گرفت.

 

افراد ضعیف البنیه از نظر جسمانى با استفاده از بهداشت و ورزش، افراد نیرومندى

مىشوند و بعکس، افراد قوىّ البنیه بر اثر ترک این دو، ضعیف و ناتوان خواهند شد.

افزونبراین، روح و جسم انسان نیز قابلتغییر است تا چه رسد به اخلاق زاییدهازآن!

 

مىدانیم تمام «حیوانات اهلى امروز» یک روز در زمره حیوانات وحشى بودند،

انسان آنها را گرفت و رام کرد، و به صورت حیوانات اهلى در آورد؛ بسیارى از گیاهان و

درختان میوه نیز چنین بودهاند. جایى که با تربیت بتوان خلق و خوى یک حیوان و

ویژگیهاى یک گیاه یا درخت را تغییر داد چگونه نمىتوان اخلاق انسان را به فرض که

اخلاق ذاتى باشد تغییر داد؟

هم اکنون نیز بسیارى از حیوانات را براى کارهایى که بر خلاف طبیعت آنها است

تربیت مىکنند و آنها این کارها را بخوبى انجام مىدهند.

 

2 - از آنچه در بالا گفته شد پاسخ استدلال دیگر آنان نیز روشن مىشود زیرا گاه

عوامل بیرونى آنقدر تأثیر قوى دارد که ویژگیهاى ذاتى را بکلّى دگرگون مىسازد، و

حتّى ویژگیهاى جدید به وراثت به نسلهاى آینده نیز مىرسد همان گونه که در حیوانات

اهلى مثال زده شد.

 

تاریخ، انسانهاى بسیارى را نشان مىدهد که بر اثر تربیت بکلّى خلق و خوى خود را

تغییر دادند، و به اصطلاح یکصد و هشتاد درجه چرخش کردند، افرادى که یک روز

مثلاً در صف دزدان قهّار جاى داشتند به زاهدان و عابدان مشهورى مبدّل گشتند.

 

توجّه به طرز به وجود آمدن یک ملکه اخلاقى به ما این قدرت را مىدهد که راه از

آنها براى هدایت و تربیت همه انسانها داشتند، محکمترین دلیل بر امکان تربیت و

پرورش فضائل اخلاقى در تمام افراد بشر است.

 

آیاتى مانند: هُوَ الَّذى بَعَثَ فِىالْاُمِّیِینَ رَسُولاً مِنْهُم یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ

وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَالْحِکْمَةَ وَاِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلالٍ مُبِیْنٍ (سوره جمعه، آیه 2)(1) و آیات

مشابه آن بخوبى نشان مىدهد که هدف از مأموریّت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله هدایت و تربیت و

تعلیم و تزکیه همه کسانى بود که در «ضَلالٍ مُبِیْنٍ» و گمراهى آشکار بودند.

 

2 - تمام آیاتى که خطاب به همه انسانها به عنوان «یا بَنىآدَمَ» و «یااَیُّها النَّاسُ» و

«یا اَیُّها الْاِنْسانُ»، و «یا عِبادى» مىباشد و مشتمل بر اوامر و نواهى و مسائل مربوط به

تهذیب نفوس و کسب فضائل اخلاقى است، بهترین دلیل بر امکان تغییر «اخلاق رذیله»

و اصلاح صفات ناپسند است، در غیر این صورت، عمومیّت این خطابها لغو و بیهوده

خواهد بود.

 

ممکن است گفته شود: این آیات غالباً مشتمل بر احکام است، و احکام مربوط به

جنبههاى عملى است، در حالى که اخلاق ناظر به صفات درونى است.

 

ولى نباید فراموش کرد که «اخلاق» و «عمل» لازم و ملزوم یکدیگر و به منزله علّت و

معلولند، و در یکدیگر تأثیر متقابل دارند؛ هر اخلاق خوبى سرچشمه اعمال خوب

است، همان گونه که اخلاق رذیله، اعمال زشت را به دنبال دارد؛ و در مقابل، اعمال نیک

و بد نیز اگر تکرار شود تدریجاً تبدیل به خلق و خوى خوب و بد مىشود.

 

3 - اعتقاد به عدم امکان تغییر اخلاق سر از اعتقاد به جبر در مىآورد؛ زیرا مفهومش

این است که صاحبان اخلاق بد و خوب قادر به تغییر آن نیستند و چون اعمال آنها بازتاب

اخلاق آنها است، پس در انجام کار خوب یا بد مجبورند، و در عین حال مکلّف به انجام

خوبیها و ترک بدیها هستند؛ این عین جبر است، و تمام مفاسدى را که مذهب جبر دارد بر

آن مترتّب مىشود(2).

ادامه دارد.......

____________________________________

 

(1) . آیه 164 آل عمران نیز همین مضمون را در بردارد.

(2). به اصولکافى، جلد 1، ص 155و کشفالمراد،بحثقضا و قدر درباره مفاسد مذهب جبر مراجعهشود.

 


دسته ها : اخلاق در قرآن
جمعه بیست و ششم 6 1389 20:28
X