به نام خدا
سلام
سوء ظن به عزادار حسینى (ع )
سید بزرگوار عالم ربانى مرحوم سید محمود عطاران رضوان اللّه تعالى علیه فرمود:
سالى در ایام عاشورا جزء دسته سینه زنان محله سردزک بودم . جوانى زیبا در اثناء زنجیر زدن بزنان نگاه مى کرد من طاقت نیاورده و غیرت کردم و او را سیلى زدم و از صف خارجش کردم .
چند دقیقه بعد دستم درد گرفت و تدریجا شدت کرد تا اینکه به ناچار به دکتر مراجعه کردم . دکتر گفت :اثر درد و جهت آن را نفهمیدم ولى روغنى است که دردش را ساکت مى کند.
روغن را به کار بردم نفعى نبخشید بلکه دیدم هر لحظه دردش شدیدتر و ورمش و آماسش بیشتر مى شود.
به خانه آمدم و فریاد مى زدم ، شب خواب نرفتم ، آخر شب لحظه اى خوابم برد. حضرت شاهچراغ (ع ) را دیدم ، فرمود: باید آن جوان را راضى کنى .
چون بخود آمدم دانستم سبب درد چیست . رفتم جوان را پیدا کردم و معذرت خواستم و بالاخره راضیش کردم در همان لحظه درد ساکت و ورمها تمام شد و معلوم شد که من خطا کرده بودم و سوء ظن بوده است و به عزادار حضرت سیدالشهداء (ع ) توهین کرده بودم .کرامات الحسینیه مولف علی میر خلف زاده
_________________
شما جزکدوم دسته اید؟
دستهای زنجیر زن ؟؟
یا جز تماشا کنندگان ؟؟
همه ما انسانها باید مراقب اعمالمان باشیم سو ظن به دیگران بزرگترین گناهه ودر قران مارو نهی از این عمل کرده اند،،، بسیاری از ظنهای ما گناهه
ودر این ایام عزاداری سالار شهیدان اقا ابا عبدا الله الحسین ع همگی شاهد دسته های زنجیر زن هستیم
خانمیکه به این عزاداری میرید مراقب باشید به دیگران تهمت نزنید ...چه بسا ان جوان زنجیر زن به اشتباه یا نه به قصد بد نگاهی کرد
نگو منظور داشت وبد برداشت نکن زیاد خوش بین هم نباش بلکه خودت حجاب رو رعایت کن .....ممکنه ان جوان به دست اقا اباعبدالله ع اصلاح بشه واگرهم نیت بدی داشته ترک کنه اما ما همچنان گناهکار بمونیم .
اگر میبینی جوانی با تیپ خفن داره زنجیر میزنه ..نگو شما کجا واین هئیت کجا؟
.........
وای جوانیکه جز دسته زنجیر زنی مراقب نگاهت باش ،میبینی خانمها جمعند چشمت رو درحجاب قرار بده نزار بهت گمان بد ببرند
جز هر قشری از جامعه هستی باش اما وقتی زنجیر عزاداری امام حسین ع برداشتی مراقب رفتارت باش چون بهت میگن حسینی ....پس هر کاری نکن
نزار اجرت ضایع بشه !
خدایا !همه مارا از بیماری شک بیجا وظن بد درباره دیگران درپناه خودت امان ده ورحمتت را شامل حالمان بگردان !
آمین یا رب العالمین
اى که از دوست تمناى نگاهى دارى
بهر اثبات ارادت چه گواهى دارى
بایدت واله چو یعقوب شدن در شب و روز
گر چه او یوسف گم گشته به چاهى دارى
از برون اشک و درون سوز نهانى باید
گر که از درگه او خواهش جاهى دارى
تا که هستى به گدائى در دربار حسین (ع )
عزت و فخر به هر مهتر و شاهى دارى
نام تو ثبت به دیباچه عشاق شود
گر که مهرش بدل خود پر کاهى دارى
اى که در راه حسین (ع ) استى و اولاد حسین (ع )
خوش به فرداى دگر پشت و پناهى دارى
اشک امروز بود توشه ره فردایت
گر به دیوان عمل جرم و گناهى دارى
اجر پیوسته تو نزد حسین بن على (ع ) است
تا که در ماتم او اشکى و آهى دارى
کربلا آرزوى ماست حسین (ع ) جان مددى
چه بسى منتظر چشم براهى دارى
خاک راه تو بود حامد و زر مى گردد
گر که بر خاک ره خویش نگاهى دارى