معرفی وبلاگ
به نام خدا سلام به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ قصد دارد بامدد گرفتن از کلام قرآن وعترت راه رستگاری را بیابد اگر طالب رستگاری هستید پس به این دو گوهر گرانبها که پیامبر ص برای تمامی مسلمین جهان به ارث گذاشته جنگ بزنید، در قرآن کریم رستگاران را کسانی معرفی میکند که به قران پناه میبرند وبه غیب ایمان دارند ونماز بپا میدارند وزکات میدهند وانفاق میکنند وبه آنچه نازل شده بر پیامبر رحمت محمد مصطفی ص وپیامبران پیشین ایمان دارند .امیدوارم از بازدید این وبلاگ استفاده لازم را برده باشید التماس دعا. بسم الله الرحمن الرحيم 1. الم 2. تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ 3. هُدًي وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ 4. الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ 5. أُوْلَئِكَ عَلَي هُدًي مِنْ رَبهمْ وَأُوْلَئِكَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ سوره لقمان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 209723
تعداد نوشته ها : 105
تعداد نظرات : 39
Rss
طراح قالب
محمدرضا عابدي


یکى از پسران حضرت نوح - علیه السلام - «کنعان» نام داشت که به زبان عربى به او «یام» مى‏گفتند.
 حضرت نوح - علیه السلام - با روش و شیوه‏ها و گفتار گوناگون او را به سوى توحید دعوت کرد، ولى او با کمال گستاخى و لجاجت به دعوت پدر اعتنا ننمود و مثل سایر مردم به بت پرستى ادامه داد.
هنگامى که بلاى جهان گیر طوفان فرا رسید، نوح - علیه السلام - دید پسرش کنعان در خطر غرق و هلاکت افتاده، دلش به حال او سوخت، از میان کشتى او را صدا زد و گفت:
«یا بُنَى اِرْکَبْ مَعَنا وَ لا تَکُنْ مَعَ الْکافِرِینَ؛ پسرم! با ما به کشتى سوار شو و از گروه کافران مباش!»
ولى کنعان به جاى این که به دعوت دلسوزانه پدر پاسخ دهد و خود را که در پرتگاه هلاکت بود نجات بخشد، با کمال غرور و گستاخى تقاضاى پدر را رد کرد و در پاسخ او گفت:
«سَآوِى اِلى جَبَلٍ یعْصِمُنِى مِنَ الْماءِ؛ به زودى به کوهى پناه مى‏برم تا مرا از آب حفظ کند.»
نوح - علیه السلام - گفت: «اى پسر! امروز هیچ نگهدارى در برابر فرمان خدا نیست، مگر آن کس که خدا به او رحم کند.»

هنگامى که طوفان از هر سو وارد زمین شد، کنعان در خطر شدید قرار گرفت و دیگر چیزى نمانده بود که هلاک گردد.
نوح - علیه السلام - فریاد زد:
«رَبِّ اِنَّهُ مِنْ اَهْلِى وَ اِنَّ وَعْدَک الْحَقُّ؛ پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعده تو (در مورد نجات خاندانم) حق است.»
خداوند در پاسخ نوح - علیه السلام - فرمود:
«إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صالِحٍ...؛ اى نوح! او از اهل تو نیست، او عمل ناصالحى است و فرد ناشایسته‏اى مى‏باشد، بنابراین آنچه را از آن آگاه نیستى از من مخواه، به تو اندرز مى‏دهم تا از جاهلان نباشى.»

بگذار تا بمیرد در عین خودپرستى با مدّعى مگویید اسرار عشق و مستى

نوح - علیه السلام - عرض کرد: «پروردگارا! من به تو پناه مى‏برم که از درگاهت چیزى بخواهم که آگاهى به آن ندارم، و اگر مرا نبخشى و به من رحم نکنى از زیانکاران خواهم بود.»[12]
به این ترتیب عذاب الهى، حتى فرزند ناخلف نوح - علیه السلام - را نیز شامل شد و به شفاعت نوح - علیه السلام - از درگاه خداوند توجه نگردید، چرا که او با نوح و مکتب نوح - علیه السلام - مخالف بود و بر اثر انحراف و گناه، رشته خانوادگیش با نوح - علیه السلام - قطع شده بود، چنان که سعدى مى‏گوید:
پسر نوح با بدان بنشست *** خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزى چند *** پى نیکان گرفت و مردم شد

__________________________________

[12] مضمون آیات 42 تا 47 سوره هود.


دسته ها : حضرت نوح ع
جمعه پنجم 9 1389 18:7
X